پنجشنبه, 1 آبان 1404
سخنرانی ها ی سال 82-83 برگزار شده در مرکز

 

 

 

 

بررسی اثر پوششي کربوکسی متيل سلولز در بهبود کيفيت و افزايش

عمر انباری هويج در سردخانه

سيد مهدی حسينی بحری

بخش تحقيقات فني و مهندسي ورامين

 

چکيده :

يکی از مسائل مهم در رابطه با  نگهداری سبزيجات و بالاخص هويج از دست دادن رطوبت، خشک شدن سطحی و افت وزن می‌باشد که باعث پلاسيدگی و ظاهر نامطلوب و کاهش کيفيت آن‌ می شود. در اين طرح بمنظور جلوگيری از کاهش کيفيت و افت وزنی هويج طی مدت نگهداری در سردخانه و شرايط محيطی از يک پوشش پلی ساکاريدی بنام کربوکسی متيل سلولز (CMC)  که ماده ای نسبتا ارزان قيمت است استفاده شده است و سعی بر اين بوده است که پوشش بکار برده شده بصورت نوعی بسته بندی کارايی داشته باشد و با اين روش بتوان محصول را بصورت بسته بندی شده با کيفيت مناسب در سردخانه و شرايط محيطی نگهداری نمود. در اين تحقيق اثر پوششی کربوکسی متيل سلولز و بسته بندی در بهبود و افزايش عمر انباری هويج  رقم Nantes  در سردخانه در دمای صفر درجه سانتيگراد و رطوبتهای نسبی 85% و 90% بمدت 4 ماه  و همچنين در شرايط محيطی در دمای 30 درجه سانتيگراد و رطوبت نسبی 65%  بمدت 2 هفته مورد بررسی قرار گرفت. جهت پوشش دادن نمونه ها از محلول 2% کربوکسی متيل سلولز و برای بسته بندی ظروف از جنس پلی اتيلن و استرچرفيلم استفاده  شد. و چهار تيمار به شرح زير تهيه گرديد:

 1 - نمونه های پوشش داده شده با CMC و دارای استرچر فيلم در بسته بندی 2- نمونه های پوشش داده شده با CMC و فاقد استرچرفيلم در بسته بندی 3- نمونه های فاقد پوشش CMC و دارای استرچرفيلم در بسته بندی 4- نمونه های شاهد.  سپس طبق برنامه در فاصله زمانی مشخص اندازه گيری ميزان رطوبت، بريکس، قند، بافت و آزمايشات حسی شامل رنگ،  طعم  و بو بر روی نمونه ها بعمل آمد. اين بررسی نشان داد که پوشش خوراکی بکار برده شده بهمراه استفاده از استرچرفيلم در بسته بندی در جلوگيری از کاهش رطوبت و قند طی 4 ماه نگهداری در سردخانه و دو هفته در شرايط محيطی بسيار مؤثر بوده است. بطوريکه اختلاف تيمارها در سطح 1% معنی دار بوده است. اما از نظر سفتی بافت بهترين نتيجه در تيمارهای بدون پوشش خوراکی و دارای استرچرفيلم در بسته بندی بدست آمد. همچنين بالاترين بريکس مربوط به نمونه های شاهد بودند که بيشترين افت رطوبت را داشته‌اند. نتايج آزمايشات حسی برای نمونه های پوشش داده شده با CMC و دارای استرچرفيلم در بسته بندی و همچنين نمونه های فقط دارای استرچرفيلم در بسته بندی خوب ارزيابی شد.

 

واژگان کليدی: هويج رقم Nantes،  نگهداری، سردخانه،  رطوبت نسبی،  پوششهای خوراکی، کيفيت هويج، عمر انباری.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقش فيلم ها و پوشش های خوراکی در Post harvest

و نگهداری پس از برداشت محصولات کشاورزی

سيد مهدي حسيني بحري

بخش تحقيقات فني و مهندسي ورامين

 

چکيده:

فيلم ها و پوشش های خوراکی لايه نازکی از مواد هستند که می توانند جهت ممانعت از انتقال رطوبت، اکسيژن و مواد حل شده در مواد غذايی بصورت پوشش کامل يا لايه ای پيوسته بين مواد متشکله آن مورد استفاده قرار گيرند و حتی توسط مصرف کننده خورده شوند. بسياری از خواص اين پوشش ها و فيلم ها مشابه فيلم های بسته بندی سنتزی می باشد و مهمترين ويژگی آنها مقاومت در برابر خروج رطوبت است که اهميت آن بدليل مقادير بحرانی فعاليت آبی (aW) است که بايد در بسياری از مواد غذايی حفظ گردد. همچنين در مواد غذايی که ترکيبات آنها فعاليت های آبی (aW) متفاوتی دارند از تعادل رطوبت جلوگيری می‌کند و به ميران زيادی آنرا به تاخير می اندازد. اين پوشش ها از انتقال بخار آب و گازهايی مثل  O2 و   CO2  که بطور بارزی در پايداری مواد غذايی در دوره انبارداری موثرند نير ممانعت بعمل می آورند اين فيلم ها همچنين     می توانند جهت به تاخير انداختن نفوذ و پخش مواد حل شده مورد استفاده قرار گيرند. از ديگر ويژگيهای اين پوشش ها بهبود خواص مکانيکی و جابجايی غذاهای منجمد، حفظ ترکيبات معطر  فرار، بصورت ميکروکپسوله در آوردن طعم دهنده ها، شيرين کننده ها و خمير مايه و حمل افزودنيهای خوراکی را می توان نام برد. علاوه بر اين فيلم های خوراکی می توانند سبب افزايش ارزش تغذيه ای و حواس سنجی مواد غذايی شوند. اين پوشش ها حتی اگر توسط مصرف کننده خورده نشوند باز هم در کاهش آلودگی محيط نفش دارند زيرا سريعتر از مواد پليمری تجزيه می شوند و بالاخره کاربرد ديگر آنها استفاده در مواد بسته بندی چند لايه ای بهمراه فيلم های غير خوراکی است. بطور کلی اين فيلم ها و پوشش ها به چهار گروه: 1- فيلم های پروتئينی 2- فيلم های پلی ساکاريدی 3- فيلم های ليپيدی 4- فيلم های مرکب تقسيم بندی می شوند که کاربرد هر يک از آنها به نوع فراورده غذايی و روش عمده تجزيه ترکيبات متشکله آن و هدف مورد نظر بستگی دارد. جهت استفاده از اين پوشش ها که محلول سازنده فيلم بصورت محلول آبی يا امولسيون يا کلوئيد می باشد از روشهايی نظير: ماليدن به کمک قلم مو (بصورت دستی)، اسپری کردن، غوطه ور نمودن و گرفتن مايعات اضافی، پخش و توزيع در ديگ چرخان (ديگ دراژه) و سيستم بستر سيال يا جريان آهسته هوا (air brushing) می توان استفاده کرد. در رابطه با کاربرد اين فيلم ها محدوديت هايی نيز وجود دارد بدين صورت که اغلب آنها در aW  بيشتر از 94% تجزيه، حل يا متورم شده و قابل استفاده نيستند و استفاده از آنها در مورد محصولات مرطوب هنگامی ميسر است که سريعا منجمد گردند. بهرحال با توجه به خواص  امتيازات و کاربرد گسترده ای که اين پوشش ها دارند کارهای تحقيقاتی بر روی اين ترکيبات همچنان ادامه دارد و در نگهداری بسياری از مواد غذايي از اين پوشش ها  استفاده می شود و انتظار می رود که در آينده بسته بندی مواد غذايي به فيلم های  خوراکی تعلق داشته باشد.

  واژگان کليدی :  فيلم خوراکی، نگهداری، Post harvest

 

 

 

 

 

 

 

مسئله فوزاريوم در خربزه

رامين رافضي

بخش تحقيقات سبزي و صيفي ورامين

 

 

چكيده:

پژمردگي فوزاريومي خربزه توسط قارچي بنام Fusarium oxysporum fsp.melonis ايجاد ميشود. اين بيماري يکي از عوامل محدود كننده براي كشت خربزه و طالبي محسوب مي شود.  اين بيماري براي اولين بار در سال 1930 از ايالت هاي نيويورك و مينه سوتا گزارش گرديد و در حال حاضر از پراكندگي وسيعي در امريكاي شمالي، اروپا و آسيا برخوردار است. در مورد اپيدمي هاي شديد كه تا 100% محصول را از بين برده است، گزارشهاي فراوان وجود دارد. دامنه ميزباني اين عامل بيماري تنها به خربزه و طالبي محدود نمي شود بلكه عامل بيماري از بوته هاي كدو تنبل، كدو، خيار چنبر و گرمك نيز      جدا شده است بني هاشمي، 1968 نژاد 2 را  در خراسان و  نژاد 1 را در گرمسار فعال گزارش كرده است. علائم بيماري شامل پژمردگي نسبتا سريع برگها بويژه هنگاميكه ميوه ها در حال رشد هستند كاملا مشهود و واضح مي باشد. روش هاي مبارزه با اين بيماري عمدتا بر پايه كاهش جمعيت پاتوژن بنا نهاده شده است  نظير رعايت تناوب زراعي و كشت محصولاتي كه در دامنه ميزباني قرار نمي گيرند. سمپاشي با استفاده از بنوميل يا متام سديم صورت مي گيرد، اما موثرترين راه مبارزه با اين بيماري استفاده از ارقام مقاوم است. طبق  ارزيابيهای بعمل آمده بوته هاي خربزه اكبر آبادي (با منشاء ايراني) تا 100 روز بعد از كشت سالم ماندند در حاليكه خربزه سوسكي و طالبي سمسوري بسيار حساس ارزيابي گرديدند. برنامه انتقال مقاومت به فوزاريوم با بهره گيري از ارقام مقاوم بعنوان والدين بخشنده بر اساس يك برنامه بككراس، بسيار محتمل است. براي نژادهاي 0، 1و2 اين بيماري مقاومت قطعي ملاحظه شده است، در حاليكه مقاومت به نژاد 2-1 تنها  بصورت مزرعهاي گزارش گرديده  است. رفتار ژن مقاومت به هر 4 نژاد بصورت غالبيت مي باشد. منابع مقاومت براي هر نژاد شناسايي شده است.

 

واژگان كليدي: فوزاريوم، خربزه، مبارزه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دست يابی به جمعيت پيشرفته اسفناج

محمد رضا ايمانی

بخش تحقيقات سبزي و صيفي ورامين

چكيده:

اسفناجSpinacia olereacea L. (2n=2x=12) كه متعلق به خانواده Chenopodiaceae  ميباشد يكي از مهمترين سبزيجات برگي است، كه به صورت تازه و فرآوري شده مصرف مي شود. اسفناج بومي مناطق مركزي آسيا و به احتمال قوي ايران است. به منظور بررسي، انتخاب و بهبود توده اسفناج ورامين، اين توده در سه سال در فصل پائيز و در زميني به مساحت 2400 متر مربع كشت گرديد. در ابتدا بوته هاي نر با خصوصيات زود گلده، داراي رشد رويشي كم، بيمار و آلوده به آفات از جامعه حذف و پس از گرده افشاني مادهها توسط نرهاي انتخابی، 10 درصد از بوته هاي ماده هر شبكه گاردنر با در نظر گرفتن خصوصيات برگ پهن، دمبرگ بلند و سطح برگ چروكدار انتخاب و بذر گيري گرديدند. با توجه به اينكه صفات مورد بررسي جهت انتخاب مغلوب بودند، لذا جامعه سريعا به سمت صفات مورد انتخاب پيش رفت. بطوريكه در سال دوم آزمايش، تنها 30 بوته با رشد رويشي كم و 20 بوته خارج از تيپ، در جامعه مشاهده و حذف گرديدند. در سال سوم آزمايش، حذفی صورت نگرفت. اكثر بوته های جمعيت پيشرفته  از خصوصيات مطلوب برخوردار بودند. لذا اين توده پيشرفته به عنوان يک جمعيت اميد بخش آزاد گرده افشان معرفی شد تا پس از انجام ساير آزمايشات به عنوان رقم آزاد گرده افشان معرفی گردد.

 

واژگان كليدي:  اسفناج، انتخاب توده اي، توده پيشرفته اسفناج

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معرفي تحقيقات گلخانه اي

(چالش ها و راهكارها)

ماهيار عابدي

بخش تحقيقات سبزي و صيفي ورامين

 

چكيده:

هدف از كشت و كار در گلخانه ها، افزايش دوره هاي كشت و دستيابي به عملكرد بيشتر و كيفيت بالاتر، با كنترل شرايط محيطي مثل دما، نور، رطوبت، آفات و بيماريهاي گياهي است. بيشتر گلخانه هاي جهان در مناطق نيمه گرمسير قرار دارند و بيش از 95% آنها از پلاستيك براي پوشش استفاده مي كنند. سطح زير كشت گلخانه هاي جهان اكنون 307 هزار هكتار است كه 41 هزار هكتار آن شيشه اي و 226 هزار هكتار آن زير پلاستيك است. 65 % محصولات گلخانه اي سبزيجات بوده 35 %  ما بقي شامل گياهان زينتي است. مسائل عمده تحقيقات گلخانه اي كشور كه نياز به بررسي و دقت نظر دارد شامل بررسي و مديريت سيستم گرمائي و خنك كننده، مكانيزه كردن سيستم آبياري، مديريت تغذيه، كود و شوري، مديريت آفات و بيماريها، بهينه سازي سازه هاي گلخانه اي و مديريت بهينه زراعي براي دستيابي به حداكثر توليد مي باشد. براي اجتناب از خسارت آب و هواي بيرون روي گلخانه ساختار بايد جوري طراحي شود كه ضمن تحمل بارها بر اساس محل و توپوگرافي پايداري استاندارد داشته باشد. اتحاديه اروپا استاندارد سازي گلخانه را در همه كشورهاي اتحاديه اروپا انجام داده است. بارهاي اصلي وارد گلخانه عبارتند از: بار دائم، وزن محصولات و بوته هاي آويزان، دستگاههاي نصب شده مثل گرما سازها، سايه بان و نيروي باد و زلزله. گلخانه ها از نظر كاربرد تقسيم بندي هاي مختلفي دارند مانند، تونل هاي بلند و كوتاه، گلخانه هاي تحقيقاتي  سرگرمي، آموزشي و تجاري. بر اساس تك قلو يا چند قلو بودن يا از نظرهاي ديگر مي توان بصورت زير نيز گلخانه ها را تقسيم بندي كرد. گلخانه هاي شيشه اي، گلخانه هاي پلاستيكي شامل تونلي تك قلو، مركب يا چند قلو، گلخانه تونلي با كمان قوسي، گلخانه دو تونلي قوسي، گلخانه تونلي با سطح شيب دار كناري، گلخانه با كمان گنبدي، گلخانه با تهويه در نوك گلخانه، گلخانه تك شيب، گلخانه خورشيدي

 

واژگان كليدي: گلخانه، تحقيقات گلخانه اي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

استفاده از مالچ پلاستيكي در زراعت طالبي

پيمان جعفري

بخش تحقيقات سبزي و صيفي ورامين

 

چكيده:

طالبي با نام علمي Cucumis melo var reticulatus يكي از گياهان خانواده كدوئيان Cucurbitaceae است كه داراي تنوع بسيار زيادي است. خانواده Cucurbitaceae شامل 90 جنس و 750 گونه ميباشد زير گونه هاي Cucumis melo كه بتعداد شش عدد هستند عبارتند از:

 ,Chito ,Conomon ,Flexuosus ,Inodorous ,Cantaloupensis  Dudiam در امريكا دو نوع inodorous و reticulatus داراي ارزش اقتصادي بوده و بطور وسيعي كشت مي گردند. بطور كلي Muskmelon يا Cantaloupe  مربوط به زير گونه reticulatus هستند. طالبي هاي مربوط به زير گونه inodorous فاقد بو و عطر خاص بوده و مهمترين گياه در اين زير گونه Honeydew  است. گياهان اين زير گونه داراي دوره رشد طولاني تري نسبت به زير گونه reticulatus بوده و ضمنا ميوه آنها را مي توان تا يكماه و يا بيشتر در دماي معمولي نگهداري نمود. طالبي گياهي است يكساله كه بصورت رونده رشد مي نمايد و داراي دو نوع گل مي باشد. گلهاي كامل (نر و ماده) و گلهاي ناقص (نر) كه در ابتداي گلهاي نر ظاهر      مي گردند و تعداد آنها بيشتر از گلهاي كامل است. عمر مفيد گلهاي نر در حدود يك روز است. در يك بوته، 600-500  گل بوجود مي آيد كه تنها 20 عدد آن قابل تلقيح است و در نهايت 7-3 ميوه مناسب از ميان آنها قابل برداشت و عرضه است. درجه حرارت مناسب تلقيح گلها 30-22 درجه سانتي گراد است كه زنبورها در گردهافشاني آنها عامل موثري هستند. در هر ميوه در حدود 400 عدد بذر بوجود مي آيد كه تلقيح كامل گل جهت تشكيل بذور و بالا رفتن كيفيت ميوه ها ضروري است.  با توجه به خطر جدي خشكي و كمبود آب بويژه طي ساليان اخير، اتخاذ يك شيوه مديريتي مناسب جهت بهرهبرداري بهينه از منابع آبي براي توليد محصولات كشاورزي ضروري است. استفاده از مالچ پلاستيكي درون فاروها يكي از روشهاي موثر جهت بالا بردن كارايي آب آبياري در زراعت طالبي است كه علاوه بر صرفه جويي در مصرف آب، علفهاي هرز را كنترل نموده و باعث كاهش خسارت شوري مي گردد. مزاياي استفاده از مالچ پلاستيكي، شامل افزايش راندمان مصرف آب، جلوگيري از   سلهبستن خاك، جلوگيري از نوسانات درجه حرارت و تنشهاي رطوبتي، جلوگيري از تجمع نمكها در سطح خاك، افزايش حاصلخيزي خاك، جلوگيري از تماس ميوه ها با خاك مرطوب، پيش رس كردن محصول، افزايش سطح سبز مزرعه، جلوگيري از فرسايش خاك و افزايش عملكرد مي باشد. مطالعه حاضر با هدف امكان افزايش راندمان مصرف آب و توليد در زراعت طالبي با استفاده از طرح آماري اسپليت پلات فاكتوريل در سه تكرار و به مدت 2 سال زراعي در ورامين اجرا گرديد؛ كه در آن فاكتور اصلي در دو سطح شامل استفاده از پوشش نايلون و بدون پوشش نايلون و عامل فرعي فاصله رديفها و بوته ها به ترتيب شامل دو اندازه 5/1 و 2 متر و سه اندازه 25، 50 و 75 سانتي متر بود كه تواما بصورت فاكتوريل در شش كرت فرعي اعمال گرديد. طول كرتهاي آزمايشي 5/4 متر و در هر كرت دو خط كشت شد. ميزان آب آبياري در كشت با نايلون و بدون نايلون به ترتيب حدود 2000 و 3500 متر مكعب و دفعات آبياري در آنها به ترتيب 7و 13 بار بود. نتايج اين بررسي نشان داد كه استفاده از پوشش نايلون در جويها باعث افزايش معني داري در راندمان مصرف آب شد علاوه بر اين باعث كنترل بهتر علفهاي هرز گرديد ولي روي عملكرد اثر معني داري نداشت.

واژگان كليدي: طالبي، مالچ پلاستيكي

 

 

 

 

 

ارزيابي مقاومت ژرم پلاسم خيار زراعي نسبت به بيماري سفيدك داخلي كدوئيان

رامين رافضي

بخش تحقيقات سبزي و صيفي ورامين

 

چكيده:

سفيدك كركي كدوييان يكي از بيماريهاي مهم خيار در مناطق مرطوب و گلخانه ها محسوب مي شود. خسارت بيش از 50% به محصول و عدم تاثير قطعي تركيبات شيميايي عليه آن و گسترش كشت زير پلاستيك اهميت آنرا بيشتر روشن مي كند. از اين رو دستيابي به ارقام مقاوم و يا متحمل باعث كاهش خسارت مي شود. بمنظور بررسي و ارزيابي مقاومت ژرم پلاسم خيار نسبت به اين بيماري، 81 ژنوتيپ خيار شامل 25 ژنوتيپ از بانك ژن بخش تحقيقات ژنتيك و ذخاير توارثي، 53 رقم كاملا اصلاح شده هيبريدهاي تجاري و سه رقم محلي شامل محلي باسمنج تبريز، محلي بابل و محلي قزاقي مورد ارزيابي قرار گرفتند. ارقام فوق در شرايط گلخانه با اسپور قارچ عامل بيماري به ميزان 103 × 5  اسپور در ميلي ليتر مايه‌زني شدند. در شرايط مزرعه اي 22 رقم بهمراه ژنوتيپ محلي ساري در مزرعه ايستگاه تحقيقات كشاورزي قراخيل در مازندران مورد ارزيابي قرار گرفتند. ارزيابي ها بر اساس الگوي توماس وهمكاران (1987) صورت گرفت. در نتيجه ارقام Voyaj F1 بعنوان رقم اصلاح شده هيبريد از كشور روسيه، TN94135 ,KC361105 ,KC361065 از ژنوتيپ هاي بومي كشور و رقم تجاري GH5، در شرايط گلخانه اي مقاومت نشان دادند. ارقام تجاري FDC101 و Super stone  در شرايط مزرعه اي واكنش مقاومت نشان دادند و همچنين 4 رقم در گلخانه و 8 رقم نيز در آزمايش مزرعه اي متحمل به بيماري مشاهده شدند و بقيه ارقام در گروه حساس به بيماري قرار گرفتند. در اين بررسي واكنشهاي متفاوت جدايه هاي قارچ روي برخي ارقام ديده شد. اين امر مي تواند نشانه اي بر وجود نژادهاي فيزيولوژيك Pseudoperonospora cubensis  در ايران باشد.

 

واژگان كليدي: سفيدك داخلي كدوئيان،  Pseudoperonospora cubensis، ژرم پلاسم، خيار، گلخانه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

كاشت، داشت و برداشت هندوانه در مناطق خشك

پيمان جعفري

بخش تحقيقات سبزي و صيفي ورامين

 

چكيده:

هندوانه با نام علمي Citrulus lanatus  يكي از محصولات مهم خانواده كدوئيان (Cucurbitaceae) ميباشد گياهي است يكساله، علفي و تابستانه كه تيپ رشد آن بصورت رونده است. اين گياه، بومي قاره افريقا است. گلهاي نر و ماده هندوانه بصورت جداگانه روي يك بوته قرار دارند. گياهي است دگر گرده افشان كه حشرات بويژه زنبور عسل نقش مهمي در گرده افشاني آن دارند. اين گياه براي رشد كافي و توليد عملكرد بالا نياز به يك فصل گرم و طولاني حداقل 120 روزه دارد. بذر آن در دماي 20-15 درجه سانتي گراد جوانه زده و بهترين رشد و نمو را در دماي بالاي 21 درجه سانتي گراد داراست. مناسب ترين خاك براي كاشت اين محصول خاك لومي- رسي با زهكشي مناسب و PH 5/6- 6  مي باشد. اين گياه در مناطق داراي آب و هواي گرم و خشك و نور كافي در صورت انجام آبياري مناسب، عملكرد هاي تا حدود 60 تن در هكتار با درصد قند بالا توليد مي نمايد. داراي ارقام بسيار متنوعي است كه از نظر اندازه، شكل ميوه، رنگ گوشت ميوه و طول دوره رشد متفاوت مي باشند. بطور كلي ارقام هندوانه از نظر نحوه گرده افشاني به سه دسته كلي تقسيم مي شوند: ارقام آزاد گرده افشان، ارقام هيبريد F1 و ارقام تريپلوييد (Seedless). ارقام تريپلوييد كه با تكنيك خاصي نيز توليد ميشوند داراي بذور كوچك و با جنين ضعيف بوده و تنها تحت شرايط خاص گلخانه اي و در دماي بالاتري قادر به جوانه زني هستند.

از آنجائيكه هندوانه داراي ريشه نسبتا عميق بوده كه تا عمق 2 متري خاك نفوذ مي نمايد لذا براي آماده سازي زمين انجام شخم عميق پاييزه توصيه مي شود. در روش آماده سازي زمين بطريق سنتي كه معمولا در سطوح كوچك اعمال مي شود از فاروهاي عميق و نسبتا عريضي استفاده ميشود و لذا بايستي نسبت به ايجاد سدهاي كوچك خاكي (پته) در امتداد فاروها و به فاصله مشخصي از يكديگر اقدام نمود. در اين شيوه، كاشت معمولا در دو طرف فارو انجام مي شود و لذا فاصله فاروها از يكديگر را در حدود 4 متر انتخاب مي نمايند. در شيوه جديد كه بيشتر در سطوح وسيع و خاكهاي داراي بافت سبك كاربرد دارد از فاروهاي كم عمق (در حدود 20 سانتيمتر) استفاده مي شود و بدين ترتيب نيازي به پته بندي نمي باشد و تنها يك طرف فارو كشت مي گردد. بدين ترتيب فاصله فاروها از يكديگر به حدود 2 تا 3 متر تقليل مي يابد. استفاده از مالچهاي پلاستيكي شفاف و تيره در مناطق داراي فصل رشد كوتاه يا محدوديت رطوبتي و يا بمنظور پيش رس نمودن محصول در كشت و كار محصولات جاليزي مورد توجه توليد كنندگان اين محصول بوده و استفاده از آن علاوه بر افزايش قابل توجه راندمان مصرف آب در كنترل علفهاي هرز نيز نقش موثري را ايفا مي نمايد. بررسي هاي اخير همچنين نشان داده است كه استفاده از روش آبياري قطره اي در هندوانه علاوه بر مزايايي نظير صرفه جويي در مصرف آب، كود دهي با كارايي بيشتر (Fertigation) و كاهش آبشويي عناصر غذايي، باعث افزايش كمي و كيفي محصول مي گردد. بهترين توصيه در حال حاضر براي كشت هندوانه استفاده توام از مالچ پلاستيكي و آبياري قطره اي است. برداشت محصول هندوانه بايستي طي چندين مرحله و با دقت انجام گردد. درصد مواد جامد محلول در ميوه (TSS) بهنگام برداشت محصول بايستي حداقل 10% باشد كه توسط رفراكتومتر دستي قابل اندازه گيري است.

 

واژگان كليدي: هندوانه،  مناطق خشك

 

 

 

 

 

 

 

تظاهر جنسيت در طالبي

كريم عرب سلماني

بخش تحقيقات سبزي و صيفي ورامين

 

چكيده:

صرفنظر از اهميت كشت و كار طالبي به لحاظ سطح زير كشت، اهميت اقتصادي محصول و نقش اشتغالزايي آن، اهميت موضوع مورد بحث بيشتر از نظر وسعت بهره برداري در برنامه هاي تحقيقاتي كه در رابطه با اين گياه به اجراء در          مي آيد مورد توجه ميباشد. قسمت عمده فعاليتهاي به زراعي و به نژادي بنوعي با عملكرد محصول در ارتباط است و عملكرد محصول نيز در اين گياه تحت تاثير مستقيم الگوي رشد و نمو بوته، تظاهر گلها بر روي بوته و به ميوه نشيني گلها مي باشد. بوته طالبي داراي يك ساقه (يا محور) اصلي (main stem) است كه در زاويه برگي آن جوانه هاي جانبي تشكيل ميشود و از رشد آنها  شاخه هاي اصلي  (main branches)  و از رشد جوانه جانبي آنها شاخه هاي فرعي (small branches)  بوجود        مي آيند. گلهاي نر بر روي هر سه نوع شاخه بصورت مجتمع ظاهر ميشوند ولي گلهاي ماده و هرمافروديت فقط بر روي            لاله هاي (شاخه هاي) فرعي و بصورت منفرد ظاهر ميگردند. بر اساس نوع گلهايي كه بر روي بوته ظاهر ميشوند دو نوع جنسيت قابل بررسي است؛1- منوالسيس (گل نر+ گل ماده) 2- آندرو منوالسيس (گل نر+ گل هرمافروديت). بروز جنسيت تحت تاثير عوامل مختلف مي باشد؛  از عوامل محيطي ميتوان دما، طول روز، شدت نور، اختلاف دماي شبانه روز و رطوبت نسبي را نام برد؛  از عناصر معدني ازت،  فسفر،  بر، كلسيم و آهن كه تظاهر گلها بر روي بوته و به ميوه نشيني آنها را تحت تاثير قرار  مي دهند و از مواد هورموني كه در تظاهر جنسيت موثر مي باشند، تركيبات اكسيني و اتيلني را مي توان برشمرد كه جنسيت را به نفع گلهاي هرمافروديت و گلهاي ماده تغيير مي دهند، در حاليكه هورمونهاي گروه جيبرلين و مواد بازدارنده ظهور و رشد گلهاي نر را بر روي بوته افزايش ميدهند. يكي از عوامل مهمي كه جنسيت را در طالبي تحت  تاثير قرار ميدهدنر عقيمي است كه بصورت مصنوعي توسط تركيبات شيميايي مانند مندك (FW-450) SADH+GA.SADH+Ethrel,SADH بطور موضعي در مرحله اي از رشد گياه اعمال ميگردد و در برنامه هاي اصلاحي مورد استفاده قرار ميگيرد، همچنين پديده نر عقيمي كه بطور طبيعي در گياه اتفاق مي افتد، و در اين رابطه پنج ژن ms5 ,ms4 ,ms3 ,ms2 ,ms1   در ملونها (melons) شناخته شده است كه در طالبي ژنهاي ms2 ,ms1  كنترل كننده نر عقيمي هستند. امروزه محققين بدنبال تثبيت اين صفت و بوجود آوردن لاينهاي نر عقيم به منظور توليد ارقام هيبريد تجاري خربزه و طالبي مي باشند.

واژگان كليدي: طالبي،  تظاهر جنسيت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسي عوامل موثر بر كميت و كيفيت محصول در طالبي

كريم عرب سلماني

بخش تحقيقات سبزي و صيفي ورامين

 

چكيده:

صرفنظر از اهميت كشت و كار طالبي به لحاظ سطح زير كشت، اهميت اقتصادي محصول و نقش اشتغال زايي آن، موضوع مورد بحث بيشتر از نظر وسعت بهره برداري براي توليد كنندگان حائز اهميت مي باشد تا با آگاهي از الگوهاي رويشي‌، گل دهي و ميوه دهي گياه و عوامل موثر بر هر يك از مراحل فوق كه كميت و كيفيت محصول را تحت تاثير قرار ميدهند، نكات ضروري را رعايت نموده و بتوانند با برنامه مديريت زراعي صحيح به عملكرد و كيفيت مطلوب محصول دستيابند. عملكرد محصول در طالبي تحت تاثير رشد و نمو  بوته، نحوه تظاهر گل بر روي بوته و به ميوه نشيني گل ها مي باشد. الگوي رشد بوته مشتمل بر سه نوع شاخه (لاله) مي باشد كه عبارتند از: 1- محور اصلي كه منشاء جنيني دارد. 2- شاخه هاي     (لاله هاي) اصلي كه از جوانه هاي جانبي بر روي محور اصلي بوجود مي آيد. 3- شاخه هاي (لاله هاي) فرعي كه از جوانه هاي جانبي لاله هاي اصلي منشاء مي گيرند.

از نظر تظاهر گل دو نوع گل بر روي بوته به چشم مي خورد. گلهاي نر، كه بصورت مجتمع در زاويه برگي تمامي شاخه ها (لاله ها)  تشكيل ميشوند. و گلهاي ماده، كه فقط در زاويه برگي لاله هاي فرعي بوجود مي آيند. از عوامل محيطي موثر بر مراحل فنولوژي فوق ميتوان، دما، طول روز، شدت نور، اختلاف دماي شبانه روز، درصد رطوبت نسبي، وزش باد شديد، ميزان گرده افشاني و از عناصر معدني ازت، فسفر، بر، كلسيم و آهن را نام برد كه گل انگيزي بوته و به ميوه نشيني گلها را تحت تاثير قرار ميدهند. كيفيت محصول در طالبي بستگي به زودرسي و تمركز ميوه، ظاهر ميوه شامل شكل ميوه، اندازه و رنگ و كيفيت گوشت شامل شيريني، طعم، بافت و سفتي و رنگ گوشت است. كيفيت حمل و نقل تا حد زيادي به ويژگي هاي پوست نظير سختي، ضخامت، شبكه بندي و گوشت سفت در موقع رسيدن بستگي دارد. كليه صفات كيفي مذكور به شدت با تنش تحت تاثير قرار مي گيرند. اين تنش ها عبارتند از: تنش هاي زنده شامل خسارت ناشي از حمله عوامل پاتوژن             (قارچها، ويروس، آفات) و تنش هاي غير زنده شامل تنش كم آبي در مرحله به ميوه نشيني و مرحله بلوغ تا رسيدگي كامل ميوه، تنش هاي ناشي از كمبود عناصر معدني در طول دوره رشد و نمو، تنش ناشي از شوري هاي خيلي بالا كه سطح برگي را كاهش ميدهد، برداشت قبل از رسيدگي كامل و يا برداشتهاي دير هنگام كه كيفيت قند ميوه را تحت تاثير قرار مي دهند.

 

واژگان  كليدي: طالبي، كيفيت محصول، به ميوه نشيني

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دست يابي به لاين اميد بخش كاهوي مقاوم به گرما

محمدرضا ايماني

بخش تحقيقات سبزي و صيفي ورامين

 

چكيده:

به منظور دستيابي به ارقام مقاوم به گرما و بولتينگ بطوريكه اين ارقام بتوانند در شرايط روز بلند و گرما ديرتر به گل رفته و امكان كشت در اين شرايط را داشته باشند، يك دوره گزينش انفرادي بر روي توده هاي بومي كاهوي ايران شامل كرجي، بروجردي، مازندراني، سياه سوري و اهوازي پياده شد. طرح در سال 77 با جمع آوري توده هائي از كاهوهاي ايراني و كشت آنها در تاريخهاي مختلف در فصل بهار آغاز و در سال اول اجراي طرح گياهاني كه سريعا به گل رفتند از جوامع گياهي حذف گرديدند. اين ميزان حذف در بعضي از جوامع (توده ها) 100% و در بعضي بين صفر تا 80% ‌متغير بود. تك بوتههايي كه ديرتر از بقيه بوتهها در هر يك از تودهها به گل رفته بودند (200 بوته) انتخاب و در سال بعد كليه لاين هاي انتخابي به همراه شاهد (توده هاي اوليه) در چهار خط كشت گرديدند. در نهايت 45 لاين از بين بوته هاي انتخابي سال قبل كه دير گل‌تر بوده و اختلالات فيزيولوژيكي كمتري از خود نشان دادند، ‌بعنوان بوته هاي مقاوم به بولتينگ و گرما انتخاب گرديدند. در سال سوم طرح لاين هاي انتخابي سال قبل ( 45 لاين ) به همراه شاهد ( سه توده اوليه ) در قالب آزمايش آگومنت كشت گرديدند. از بين لاين هاي كشت شده يك لاين كه پس از 94 روز از نشاءكاري به گل رفته و اختلالات فيزيولوژيكي در اثر گرما نيز در آن مشاهده نگرديد، بعنوان لاين اميد بخش انتخاب شد.

 

واژگان كليدي: مقاوم به بولتينگ، كاهو، توده، سلكسيون انفرادي، اختلالات فيزلوژيكي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارزيابي تحمل ژنوتيپ هاي مختلف جو نسبت به تنش كمبود آب (بعد از گلدهي )

منوچهر طاهري

بخش تحقيقات زراعي وباغي ورامين

 

چكيده:

               در اين تحقيق تعداد 25 لاين جو از نظر عملكرد دانه و برخي صفات مرفولوژيكي در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار در شرايط تنش خشكي در  مزرعه بررسي شدند. نتايج تجزيههاي آماري نشان داد كه بين لاين ها از نظر كليه صفات، تنوع قابل ملاحظه اي وجود دارد. بطور كلي تمام صفات مورد بررسي نسبت به تنش خشكي واكنش منفي نشان دادند و ميانگين صفت شاخص برداشت در شرايط تنش افزايش يافت. بيشترين آسيب ناشي از اثر تنش خشكي بر روي عملكرد دانه بود كه در اثر كاهش شديد وزن دانهها به دليل بروز خشكي در دوره دانه بستن به وجود آمد. نتايج حاصل از همبستگي هاي فنوتيپي و ژنوتيپي نشان داد كه براي افزايش عملكرد دانه در شرايط تنش، از بين اجزاء عملكرد دانه بايد بر حسب اولويت به ترتيب وزن هزار دانه و شاخص برداشت را افزايش داد تا كمبود عملكرد ناشي از كاهش وزن هزار دانه جبران شود. همچنين به دليل محدوديت آبي، براي افزايش شاخص برداشت، بايد عملكرد كاه را نسبت به عملكرد دانه كاهش داد براي افزايش عملكرد دانه در شرايط بدون تنش از بين اجزاء عملكرد دانه بايد به ترتيب تعداد سنبله در واحد سطح و عملكرد بيولوژيكي را افزايش داد. در چنين شرايطي بهتر است با انتخاب ارقام ديررس دوره رشد رويشي افزايش داده شود. البته با توجه به اثر مستقيم و منفي ارتفاع بوته بر شاخص برداشت، رشد اندام هاي هوائي بايد در حدي افزايش يابد كه باعث خوابيدگي محصول نگردد و در نهايت ميزان شاخص برداشت بالا باشد. براي بازدهي بيشتر در اصلاح ارقام برتر در مناطق خشك و   نيمه خشك بايد بهترين معيار هاي تحمل به خشكي را شناخت. در اين بررسي 5 شاخص تحمل به خشكي شامل: شاخص حساسيت به تنش (SI)، شاخص تحمل (TOL)، شاخص بهره وري متوسط (MP)، شاخص تحمل به تنش                (STI)، شاخص ميانگين هندسي بهره وري (GMP) بر اساس عملكرد دانه ارقام در محيط تنش و بدون تنش محاسبه گرديدند. شاخصي كه انتخاب بر اساس آن باعث افزايش عملكرد در هر دو شرائط تنش وبدون تنش بشود، به عنوان بهترين شاخص ميباشد. بر اين اساس شاخص هاي  MP، GMP و STI به عنوان شاخص معرفي شده و مناسب ترين لاينها  بر اساس اين شاخص ها لاين هاي 9، 3 و6  بودندكه به ترتيب با پديگري

( Roho /07-279 .cr 9/3/Arar/Aths/AwBLack/4/Asal ) ، (Hesk/1242. L .) و

(Strain 205/DI 71//Deir Alla 106/3/08-Rhn/4/Gustoe //01-Chn/ Lignee527 )تعيين گرديدند .

 

واژگان كليدي : تحمل، رقم،  شاخص ها و تنش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسي و مقايسه عملكرد ارقام لوبيا چيتي در دو روش كشت رايج و استفاده از قيم

منوچهر طاهري

بخش تحقيقات زراعي و باغي ورامين

چكيده:

به منظور مقايسه عملكرد ارقام لوبيا چيتي، آزمايشي طي سال هاي زراعي 76-1375 در دو روش كشت رايج و استفاده از قيم، در ايستگاه ملي تحقيقات لوبياي خمين اجرا گرديد. آزمايش به صورت فاكتوريل با طرح پايه بلوكهاي كامل تصادفي و سه تكرار بررسي گرديد. ارقام لوبيا چيتي شامل تلاش، محلي خمين و G-14088 در دو روش كاشت                 ( كشت رايج، كشت با استفاده از قيم ) مورد مطالعه قرار گرفتند. نتايج تجزيه واريانس مركب نشان داد كه بين ارقام از نظر تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه اختلاف معني دار وجود داشت بيشترين ارتفاع بوته و وزن صد دانه از رقم محلي خمين و بيشترين تعداد غلاف و تعداد دانه در بوته از رقم تلاش حاصل شد. رقم محلي خمين بيشترين دوره پر شدن غلاف و عملكرد          (ميانگين 2887 كيلوگرم در هكتار ) را داشت. استفاده از قيم سبب افزايش ارتفاع گياه، اجزاي عملكرد و عملكرد گرديد. عملكرد در روش استفاده از قيم به روش كشت رايج 30%  افزايش پيدا كرد.

 

واژگان  كليدي: لوبيا چيتي، رقم، روش كاشت،  قيم  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسي مقدماتي لاينهاي گندم نان در شرايط كم آبياري

حسن عبدي

بخش تحقيقات زراعي و باغي ورامين

 

چكيده:

با توجه به اهميت مشكل خشكي و كم آبي و عدم دسترسي اغلب زارعين گندمكار به آب كافي براي برآورده كردن نياز آبي واريته هاي گندم آبي معرفي شده در سالهاي اخير و در راستاي استراتژي معرفي ارقام متحمل به كم آبياري جهت رفع معضل فوق اين طرح به اجرا درآمده است در طرح حاضر 51 لاين و رقم گندم در كنار سه رقم مرودشت، كراس البرز، و      آذر 2 در شرايط تنش آبي آخر فصل در سه منطقه كرمانشاه، اصفهان و ورامين كشت گرديد. 51 لاين مذكور بر اساس تاريخ رسيدن فيزيولوژيك از آزمايش سال قبل آنها به سه گروه 17 شمارهاي تقسيم و با احتساب سه رقم شاهد فوق الذكر براي هر گروه در سه آزمايش 20 شمارهاي با كدهاي Ws,Ws2,Ws1 در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با 4 تكرار مورد ارزيابي قرار گرفتند. اين آزمايش در پاييز آبياري گرديده و سپس به دليل وجود بارندگيهاي مناسب تا بهار آبياري مجدد نشدند در بهار بسته به وجود بارندگيهاي بهاره يك نوبت (كرمانشاه و ورامين) و دو نوبت (اصفهان) پس از قطع بارندگي آبياري انجام گرديد، به طوريكه از مرحله شروع سنبله دهي به بعد لاينهاي مورد بررسي تحت تنش رطوبتي قرار گرفتند. يادداشت برداريهاي لازم از قبيل عكس العمل به سرماي زمستان، تعداد روز تا خوشه دهي، تعداد روز تا رسيدن فيزيولوژيك صورت گرفت. بعد از برداشت، صفات وزن هزار دانه و ميزان عملكرد دانه در كرت براي كليه لاينها اندازهگيري و يادداشت گرديد. براي صفت عملكرد دانه تجزيه مركب روي مكانها انجام شد و ميانگين‌ها با روش دانكن مورد مقايسه قرار گرفتند. پارامترهاي پايداري           61, wi ,sdi, bi, cvi ,si ,gi كه بترتيب عبارتند از ميانگين ژنوتيپي، واريانس محيطي، ضريب تغييرات محيطي، ضريب رگرسيون، واريانس انحراف از رگرسيون، اكووالانس  و واريانس پايداري شوكلا شود براي كليه ژنوتيپها محاسبه شدند. نتايج تجزيه مركب در هر سه آزمايش F  ,WS2 ,WS2 ,WS1 بسيار معني داري براي منابع تغيير مكانها، ژنوتيپها و اثر متقابل ژنوتيپ × مكان نشان داد. مقايسه ميانگين هاي عملكرد دانه ارقام و لاينها نشان داد كه لاينهاي شماره 7، 19، 5، 18و16 با عملكرد بالاي 6 تن در هكتار در آزمايش WS1 بهترين ها بودند. در اين آزمايش ارقام مرودشت، كراسي البرز و آذر 2 بترتيب در رتبه هاي عملكردي 18 و 19 قرار گرفتند. در اين آزمايش شماره 5، 7، 1، 13، 15، 17، 18، 19  با در نظر گرفتن كليه خصوصيات از جمله مقاومت به زنگ زرد انتخاب شدند. در آزمايش WS2 لاينهاي شماره 27 و 36 عملكرد بالاتر از 6 تن در هكتار داشتند. در اين آزمايش ژنوتيپ هاي مرودشت، كراس البرز شماره 24 ،33، 40  نقش بيشتري در واريانس اثر متقابل داشتند. از اين آزمايش لاينهاي شماره 27، 31، 32، 34، 36 با در نظر گرفتن كليه جوانب انتخاب شدند. در آزمايش WS3 لاينهاي شماره 45، 51، 52، 46، 60 بهترينها از لحاظ علمكرد در واحد سطح بودند. در اين آزمايش لاينهاي شماره 46 ، 48، 50، 54، 59 بيشترين نقش را در واريانس اثر متقابل داشتند و بقيه لاينها واريانس محيطي كمتري نشان دادند. از اين آزمايش با جمع بندي كليه خصوصيات، شماره هاي 46، 54، 60 انتخاب شدند. لاينهاي انتخاب شده از هر سه آزمايش براي بررسي دقيق تر در آزمايش سازگاري دو ساله در چند مكان در نظر گرفته شدند.

 

واژگان كليدي: گندم نان، تنش خشكي، عملكرد دانه، كم آبياري، پايداري، اثر متقابل، ژنوتيپ، محيط

 

 

 

 

 

تعيين شاخصهاي گزينشي براي عملكرد در جو تحت شرايط تنش شوري

حسن عبدي

بخش تحقيقات زراعي و باغي ورامين 

 

چكيده:

اين بررسي براي تشخيص ارقام متحمل به شوري در جو انجام گرديد. در اين پژوهش 24 لاين و رقم پيشرفته جو در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در 4 تكرار در دو محيط نرمال و تنش شوري انجام شد. تجزيه واريانس براي صفت عملكرد در هر دو محيط در سطح 1%  اختلاف معنيدار بين ژنوتيپها نشان داد. شاخصهاي حساسيت SSI و تحمل Tol،  شدت تنش SI، ميانگين هندسي GMP و ميانگين حسابي MP و تحمل به تنش STI محاسبه شدند. ضرايب همبستگي بين شاخصها YP ,STI ,SSI ,MP ,GMP وYS محاسبه شدند و بر اساس نتايج آن STI ,GMP ,MP به عنوان شاخصهاي متحمل به تنش انتخاب شدند و همچنين SSI ,TOL به عنوان شاخصهاي حساسيت شناخته شدند. در گام بعدي با استفاده از تجزيه به مؤلفههاي اصلي و مشخص شدن مؤلفه اول و دوم و ترسيم باي پلات، ژنوتيپها در هر دو محيط نرمال و تنش شوري گروهبندي شدند.  لاينهاي شماره 7 با پديگري(Zarjow /3 /Deir Alla 106 /D1713/….)  7 و لاين شماره 8 با پديگري  Deir Alla 106 / Mzq/  DL. 71// CI7002 M66) ( 8 و لاين شماره 6 با پديگري (Zarjow/coaubar) 6 و لاين شماره 15 با پديگري (Rihane/ Research) 15 و لاين شماره 16 با پديگري (M 25-84/ Attiki//80-5013) 16 كه در هر دو محيط داراي بالاترين عملكرد بودند و در كلاس A قرار گرفتند.

 

واژگان كليدي:جو، تنش شوري، مؤلفه هاي اصلي، باي پلات، همبستگي، شاخصهاي گزينشي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسي اثر مراحل برداشت بر عملكرد و اجزاء عملكرد علوفه ارقام جو

جواد حسن پور

بخش تحقيقات زراعي و باغي ورامين

 

چكيده:

به منظور بررسي اثر برداشت علوفه در مراحل مختلف رشد، بر عملكرد و اجزاي عملكرد علوفه ارقام جو (Hordeum vulgare L.)   آزمايشي در سال زراعي 1381 در محل مزرعه نمونه آستان قدس رضوي مشهد انجام گرفت. طرح اجرايي بصورت فاكتوريل بر پايه بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار بود. فاكتور ها شامل سه ژنوتيپ گياه جو         (رقم اصلاح شده ماكويي و دو لاين پيشرفته Bah/79 وWal/WI ) و سه مرحله رسيدگي گياه سبز (ايجاد سنبله، شيري و خميري) به عنوان مراحل برداشت علوفه بود. نتايج نشان داد كه از لحاظ ميزان عملكرد علوفه بين ارقام مورد بررسي و نيز بين مراحل مختلف برداشت اختلاف معني داري وجود داشت. ارقام و مراحل مختلف برداشت براي درصد اجزاء عملكرد        (علوفه خشك) نيز اختلاف معني داري را نشان دادند. با پيشرفت مراحل فنولوژيكي محصول از مرحله ايجاد سنبله تا خميري شدن دانه، عملكرد علوفه افزايش يافت در حاليكه درصد اجزاء عملكرد روند متفاوتي را دنبال كرد. بيشترين ميزان عملكرد علوفه مربوط به لاين bah/79 و در مرحله خميري شدن دانه بود. بطور كلي مرحله خميري به لحاظ حصول حداكثر عملكرد علوفه در هر سه ژنوتيپ مناسب به نظر رسيد. با پيشرفت رسيدگي محصول درصد سنبله ابتدا بطور معني داري افزايش يافت و سپس روند نسبتا ثابتي را دنبال كرد در حاليكه براي غلاف، اين روند نزولي بود. نقش ساقه در تعيين عملكرد ماده خشك بيش از ساير اجزاء بود بطوريكه ارقامي كه نسبت برگ به ساقه در آنها بيشتر بود از عملكرد علوفه پائين تري برخوردار بودند.

 

واژگان كليدي:جو، علوفه، عملكرد ماده خشك، مراحل برداشت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اتاقك سرد به كمك انرژي خورشيدي

مهشيد فخرايي

بخش تحقيقات زراعي و باغي ورامين

چكيده:

اتاقك خنك به كمك انرژي خورشيدي وسيله‌اي براي حفظ و نگهداري محصولات باغي تازه و قابل عرضه  به بازار يكي از راههاي افزايش دسترسي بيشتر مردم به محصولات باغباني، جلوگيري از ضايعات بين زمان برداشت تا هنگام مصرف و جلوگيري از نوسان قيمت محصولات مي باشد. اين روش نگهداري باعث جلوگيري از عرضه بيش از تقاضا در مدت كوتاه ميشود كه در صورت عدم انتقال به نقاط دورتر باعث افت قيمت محصولات سبزي و صيفي، ميوهجات، گل و گياهان زينتي ميگردد. سردخانه ها ميتوانند موجب طولانيتر شدن عمر و جلوگيري از افت كيفيت محصولات باغباني شوند، ليكن تجهيزات سردخانه از نظر خريد، راهاندازي و نگهداري بسيار گران ميباشد. از اينرو اتاقك خنك  يك راه حل عملي تر و كم هزينه تر براي نگهداري محصولات باغباني درون مزرعه مي باشد كه مي تواند با حداقل انرژي مخصوصا در تابستان بمدت 12-7 روز از محصولات باغباني به صورت تازه نگهداري كند. در مناطق گرمسيري و نيمهگرمسيري راهاندازي و ساخت اينگونه اتاقكها كه با سيستم انرژي خورشيدي رطوبت را تا 90% حفظ كرده و دما را بين 10 تا 15 درجه سانتي گراد از دماي معمولي پائينتر نگه ميدارد  با هزينه كم و امكانات محلي و  با اصول بسيار ساده بطوريكه براي كشاورزان قابل اجرا باشد امكانپذير است.

 

واژگان كليدي: اتاقك خنك، پس از برداشت، محصولات باغي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مطالعه فيزيولوژيكي پس از برداشت گل رز رقم، فرست رد

مهشيد فخرايي لاهيجي

بخش تحقيقات زراعي و باغي ورامين

 

چكيده:

گل رز يكي از گلهاي مهم دنياست كه به عنوان گل شاخه بريده در طول سال به بازار عرضه مي شود. قسمت اعظم اين گل به دلايل مختلف پس از برداشت از بين مي رود. دستيابي به تكنيك مناسب جهت نگهداري و افزايش طول عمر اين گل پس از برداشت از اهميت خاصي برخوردار است. گل رز رقم فرست رد در ميان ارقام مختلف گل رز از اهميت اقتصادي زيادي برخوردار است. تغييرات فيزيولوژيكي و ارتباط آنها با طول عمر و كيفيت گل پس از برداشت منعكس كننده علل كاهش طول عمر و بازار پسندي آن است. تغيير رنگ در گل رز كه معمولا از لبه هاي گلبرگ آن شروع مي شود به دليل تغييرات فيزيولوژيكي صورت مي گيرد و يكي از عواملي است كه موجب كوتاهي عمر و غير قابل فروش بودن گل در بازار     مي گردد. از ميان رنگدانه ها آنتوسيانين موجود در گلبرگها در طول عمر گل پس از برداشت تغييرات ظاهري را نشان مي دهد كه ارتباط تنگاتنگي با كاهش طول عمر آن دارد. افزايش آنتوسيانين در گلبرگها رابطه مستقيمي با كاهش طول عمر و      بازار پسندي گل رز رقم فرست رد دارد اگر چه افزايش اين رنگدانه ها خود نيز تحت تاثير افزايش نسبت تنفس در شرايط دماي معمولي است. حضور ساكروز در محلول نگه دارنده باعث كاهش غلظت انتوسيانين در دماي معمولي در گلبرگها مي شود اگر چه اين محلول همراه قارچ كشها  تاثير بسزايي در كاهش غلظت انتوسيانين در گلبرگها ندارد.

 

واژگان كليدي: گل رز،  پس از برداشت،  انتوسيانين

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسي اثر مقادير و منابع مختلف پتاسيم بر عملكرد كمي و كيفي پنبه

محسن سيلسپور

بخش تحقيقات خاك و  آب ورامين

 

چكيده :

علائم كمبود پتاسيم در پنبه براي نخستين بار در سال 1960 در كاليفرنيا ديده شد. پتاسيم در پنبه نقش مهم و اختصاصي در توليد و نمو الياف ايفا ميكند و در صورت كمبود پتاسيم كيفيت الياف و ميزان محصول كاهش مي يابد. طبق مطالعات انجام شده،  پنبه در مقايسه با ساير گياهان زراعي نسبت به كمبود پتاسيم قابل جذب خاك حساسيت بيشتري دارد و در خاكهايي كه ذخيره پتاسيم قابل جذب خيلي پايين نيست، علائم كمبود پتاسيم را بروز ميدهد. طبق مطالعات كوپ، در يك آزمايش 21 ساله روي محصولات زراعي مانند گندم، سويا، ذرت و پنبه مشخص شد كه پنبه حساس ترين گياه نسبت به كمبود پتاسيم است و بيشترين عكس العمل را به كوددهي پتاسيمي داشته است. به منظور مطالعه اثر مقادير و منابع مختلف پتاسيم بر خصوصيات كمي و كيفي پنبه رقم ورامين يك آزمايش مزرعه اي يكساله با 8 تيمار و 3 تكرار در مركز تحقيقات كشاورزي ورامين در يك خاك لوم با پتاسيم قابل جذب 220 ميلي گرم در كيلوگرم با طرح آماري بلوكهاي كامل تصادفي به مرحله اجرا در آمد. تيمارهاي آزمايش به شرح ذيل در نظر گرفته شدند:

1-N.P        

 2- ( N.P. K1 MOP) (K2O بر اساس آزمون خاك)

  3-   N.P. K1 SOP) ) (K2O بر اساس آزمون خاك)

 4- N.P. K2 MOP)) (K2O دو برابر بيشتر از آزمون خاك)

5-  N.P. K2 SOP)  K2O)(دو برابر بيشتر از آزمون خاك)

6- ( N.P. K1 MOP) + ريزمغذي ها

7- ( N.P. K1 SOP) + ريزمغذي ها

8- ( N.P. K1) (SOP) + MOP (بر اساس آزمون خاك و بصورت سرك) + ريزمغذي ها

نتايج حاصله نشان داد كه تفاوت آماري معنيدار در خصوص عملكرد بين تيمارهاي آزمايش وجود دارد. بيشترين عملكرد از تيمار هشتم با متوسط توليد 4620 كيلوگرم در هكتار بدست آمد. نتايج اعمال آزمون چند دامنهاي دانكن كه روي متوسط عملكرد تيمارهاي مختلف آزمايش اعمال شد نشان داد كه بين عملكرد وش تيمارهاي اول تا پنجم تفاوت آماري معني دار وجود ندارد. بعبارت ديگر مصرف يا عدم مصرف كودهاي پتاسه در مقادير و منابع متفاوت تفاوت آماري معنيداري را روي محصول باعث نميشود. وجود تفاوت آماري معنيدار بين عملكرد تيمار هشتم با تيمارهاي اول تا پنجم مؤيد اين مطلب است كه مصرف سرك پتاسيم از منبع كلرور پتاسيم باعث افزايش عملكرد پنبه به ميزان 20 % و در صورت مصرف كلرور پتاسيم بصورت سرك همراه با ريزمغذيها باعث افزايش عملكرد 38 % نسبت به شاهد ميشود. خصوصيات كيفي الياف نيز تحت تأثير تيمارهاي كودي، خصوصاً مصرف كلرور پتاسيم بصورت سرك همراه با ريزمغذي قرار گرفت و ارتقاء پيدا كرد.

 

واژگان كليدي: پنبه،  پتاسيم

 

 

 

 

 

 

بررسي اثرات تغذيه اي كمپوست حاصل از زباله شهري و امكانسنجي جايگزيني آن با كودهاي شيميايي در زراعت گندم

محسن سيلسپور

بخش تحقيقات خاك و آب ورامين

 

چكيده :

در يك آزمايش مزرعه اي، به منظور مطالعه اثر تغذيه اي كمپوست حاصل از زباله شهري در زراعت گندم و بررسي امكان جايگزيني كودهاي شيميايي با اين كمپوست، 7 تيمار آزمايشي با طرح آماري بلوكهاي كامل تصادفي مورد مقايسه قرار گرفتند. تيمارهاي آزمايشي شامل يك تيمار شاهد بدون مصرف هر گونه كود، 3 تيمار مصرف كمپوست                       (10، 20، 30 تن در هكتار)، تيمار مصرف 20 تن در هكتار كمپوست همراه با  نصف مصرف كودهاي شيميايي توصيه شده بر اساس آزمون خاك به علاوه گوگرد و تيمار مصرف كودهاي شيميايي بر اساس آزمون خاك همراه با گوگرد بودند. نتايج تجزيه و تحليل آماري داده هاي آزمايش نشان داد كه بين تيمارهاي مختلف آزمايش از نظر توليد دانه، كاه، درصد ازت دانه، درصد پروتئين دانه، درصد كربن آلي خاك پس از برداشت و ميزان فسفر قابل جذب خاك پس از برداشت تفاوت آماري   معني دار وجود دارد. در خصوص عملكرد دانه و كاه، تيمار مصرف 20 تن در هكتار كمپوست همراه با كودهاي شيميايي و گوگرد بالاترين عملكرد معني دار آماري را نسبت به ساير تيمارها توليد كرد (6850 كيلوگرم در هكتار دانه در مقايسه با 3310 كيلوگرم در هكتار دانه مربوط به تيمار شاهد). در مورد درصد پروتئين دانه تيمار مصرف كمپوست همراه با كودهاي شيميايي و گوگرد و تيمار مصرف كودهاي شيميايي و گوگرد بالاترين درصد پروتئين را داشتند كه با ساير تيمارها تفاوت آماري معني دار داشتند (6/12 % در مقايسه با 5/10 % مربوط به تيمار شاهد). بيشترين درصد كربن آلي خاك، پس از برداشت محصول در خاك تيمارهاي آزمايش متعلق به تيمارهاي مصرف كمپوست به ميزان 30 تن در هكتار و مصرف كمپوست به ميزان 20 تن در هكتار همراه با كودهاي شيميايي و گوگرد بود كه با ساير تيمارها تفاوت آماري معني دار داشت. بالاترين ميزان فسفر قابل جذب خاك پس از برداشت مربوط به تيمارهاي مصرف كمپوست به ميزان 20 تن در هكتار همراه با كودهاي شيميايي و گوگرد و تيمار مصرف كودهاي شيميايي و گوگرد بود كه با ساير تيمارها تفاوت آماري معني دار داشت.

 

واژگان كليدي: كمپوست،  گندم،  تغذيه


بررسي روند مصرف كودهاي شيميايي در ايران

(مشكلات راه حل ها)

محسن سيلسپور

بخش تحقيقات خاك و آب ورامين

 

چكيده:

به كار گيري كودهاي شيميايي در بهبود شرايط بارخيزي خاك و افزايش بازده محصولات كشاورزي امري ضروري و شناخته شده است. با وجودي كه كودهاي شيميايي تنها منبع تأمين كننده نياز غذايي گياهان زراعي و باغي نيستند و بخش ديگر نياز گياه از ساير منابع از جمله ذخيره خاك تأمين مي شود، ولي مصرف متعادل، به هنگام و مكفي كود شيميايي از جمله عواملي است كه مي بايست از ابتداي سياست گذاري تأمين و خريد كود تا نقطه پاياني اين زنجيره، يعني مديريت مصرف كود در مزرعه مورد توجه قرار گيرد. از ديدگاه جهاني مصرف كود شيميايي داراي 3 مرحله متداول شدن مصرف كود، رشد سريع مصرف و نهايتاً كند شدن مصرف يا آغاز كاهش مصرف مي باشد ولي متأسفانه مصرف كود شيميايي در ايران مطابق با اين مراحل و موازين نبوده است. به عنوان مثال؛ در حاليكه در دهه شصت كودهاي ازته و فسفاته از روند رشد سالانه بيش از 10 % برخوردار بوده اند، مصرف كودهاي پتاسيمي به دلايل نه چندان مستدل در سطح ناچيزي قرار داشته است. در حاليكه نسبت معقول ازت (N)، فسفر (P2O5) و پتاسيم (K2O) در دنيا، مخصوصاً در كشورهاي پيشرفته حدود 100، 50 و 40 است. اين نسبت در كشور ما در سال 1990 طبق گزارش FAO، 100، 110 و 3 بوده است.

براي نخستين بار در كشور در سال 1324 با استفاده از اعتبارات سازمان برنامه مقدار 176 تن كود وارد كشور گرديده است. اين در حالي است كه امروزه هر سال 5/2 ميليون تن كود شيميايي در كشور توزيع مي گردد. نتايج تحقيقات نشان ميدهد كه از 5/2 ميليون تن كود مصرفي سالانه در كشور، بيش از 25 % آن غير ضروري است. از طرف ديگر متأسفانه مقدار مصرف كودهاي ازته و فسفاته مشابه هم مي باشند، در حاليكه اين طرز مصرف با ميزان برداشت و نياز گياهان به اين دو عنصر هيچ مطابقتي ندارد. از ديگر سو، از عواملي كه باعث ولع زارعين در مصرف كودهاي شيميايي شده است قيمت بالاي محصولات زراعي در مقايسه با قيمت نازل كود در داخل كشور مي باشد. اين در حالي است كه مصرف بي رويه كودهاي شيميايي در كشور باعث بر هم خوردن تعادل عناصر غذايي در خاك، اختلال در جذب و متابوليسم عناصر غذايي، آلودگي خاك به كادميوم و آلودگي آبهاي زير زميني، خصوصاً در شمال كشور به نيترات، شده است. بنابراين بهينه سازي مصرف كود در كشور در جهت رفع مسائل و معضلات اشاره شده و ارائه راهكارهاي اجرايي و عملي در اين خصوص از اولويت خاصي برخوردار است.

 

واژگان كليدي: كود شيميايي، مصرف نامتعادل

 

 

 

آبياري پنبه بر اساس پتانسيل آب برگ و بررسي تاثير تنش آبي بر عملكرد پنبه

محمد رضا قائمي

بخش تحقيقات خاك و آب ورامين

 

چكيده:

  اثر تنش آبي روي 8 رقم پنبه به نامهاي ورامين، ب. كا. وسي، بلغار433 (مهر)،  سيندوز،  پاك،  لامبرايت،  ساحل، سيلند در يك تحقيق 2 ساله در مركز تحقيقات كشاورزي ورامين در قالب طرح آماري كرتهاي نواري در 3 تكرار اجرا شد. تيمارهاي زمان آبياري بر مبناي پتانسيل آب برگ در رقم ورامين در اوايل صبحگاه (پيش از طلوع آفتاب )بشرح زير بودند:

S0 6/0- 5/0- و در دوران گل و غوزه 8/0- تا 5/0 و در مرحله باز شدن غوزه ها 1- تا 8/0 مگاپاسكال بود.

S1 آبياري ارقام هنگامي انجام شد كه پتانسيل آب در برگهاي تازه تكامل يافته در رقم ورامين به حدود 1- مگاپاسكال رسيد.          

S2   آبياري ارقام هنگامي انجام شد كه پتانسيل آب در برگهاي تازه تكامل يافته در رقم ورامين به حدود 5/1- مگاپاسكال رسيد.

S3 آبياري ارقام هنگامي انجام شد كه پتانسيل آب در برگهاي تازه تكامل يافته در رقم ورامين به حدود 2- مگاپاسكال رسيد.

عمق آبياري از كاشت تا شروع گلدهي بر اساس كمبود رطوبت خاك در لايه 0 تا 100 سانتي متري و از آن به بعد بر اساس كمبود رطوبت خاك در لايه 70-0 سانتي متري از روي پشته ها  اندازه گيري و تامين گرديد.

اندازه گيريهاي رطوبت خاك قبل از هر نوبت آبياري نشان داد كه پتانسيل آب خاك و عمق توسعه ريشه براي تيمارها فرق داشت و دامنه تغييرات آنها از اين قرار بود: در دوران استقرار گياه كه آبياري يكنواخت بود (از موقع كاشت بذر تا حدود 40 روز بعد) تا حدود 4/1- مگاپاسكال رسيد. در ساير مراحل رشد، در تيمار S حدود 5/1- تا3/0 مگاپاسكال و در تيمار S3 حدود  4/1- تا كمتر از 2- مگاپاسكال شد. مقايسه اثر تيمارهاي آبياري در ميانگين عملكرد كل ارقام تفاوت كاملا معني داري را نشان داد بطوري كه بالاترين ميزان توليد وش (Kg/ha 2897 ) از تيمار S بدست آمد. در اين تيمار تغييرات پتانسيل آب برگ بين 1- تا 5/0- مگاپاسكال بود و حجم آب آبياري در 12 نوبت 12200 متر مكعب در هكتار شد كه با راندمان 80 درصد، معادل تبخير و تعرق پتانسيل گياه مي شود. كمترين عملكرد در تيمار S3 بود،  ميانگين توليد وش از كل ارقام در اين تيمار 339 كيلوگرم در هكتار شد. در اين تيمار فقط 4 نوبت آبياري انجام گرفت (تا حدود 40 روز بعد از كشت) و مقدار آب آبياري 4260 متر مكعب در هكتار شد.

 

واژگان كليدي: آبياري،  پنبه،  تنش آبي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعيين دور و عمق آبياري در زراعت كلزا

محمد رضا قائمي

بخش تحقيقات خاك و آب ورامين

 

چكيده:

به منظور تعيين دور و عمق مناسب آبياري در زراعت كلزا  پاييزه بر روي رقم Rigen*Cobra ، يك بررسي 2 ساله (1382-1381) در مركز تحقيقات كشاورزي ورامين انجام گرفت. اين بررسي به روش آبياري سطحي فارو در كرت با 4 تيمار آبياري و 3 تكرار در قالب طرح آماري بلوكهاي كامل تصادفي اجرا شد. دور آبياري تيمارها بر اساس (50، 75، 100، 125) ميليمتر تبخير تجمعي ايام از تشتك كلاس A بود. عمق آبياري بر مبناي كاهش رطوبت قابل استفاده خاك در لايه 0 تا 60 سانتي متر محاسبه و مصرف گرديد، ميزان حجم آب مورد نياز در هر تيمار با سيستم انتقال لوله و آب سنج  اندازه گيري شد.

جداول تجزيه واريانس عملكرد دانه و كارايي آب مصرف شده نشان داد كه در سال اول تفاوتي بين تيمارها نبود و احتمالا بدليل بارندگي و توزيع آن مي باشد ليكن عملكرد سال دوم و ميانگين نتايج 2 ساله تفاوت تيمارها را معني دار نشان داد. در اين بررسي مقايسه تيمارها با استفاده از آزمون دانكن صورت گرفت و بيشترين عملكرد توام با كارايي آب مصرف شده از تيمار آبياري با دوره (50) ميليمتر تبخير بدست آمد ميانگين 2 ساله عملكرد دانه در اين رفتار آبياري حدود 2 كيلو گرم در هكتار و ميزان آب آبياري مصرف شده 6385 متر مكعب در هكتار شد، در نتيجه كارايي آب آبياري حدود 33/0 كيلوگرم توليد دانه به ازاي يك متر مكعب آب مصرفي بدست آمد.

 

واژگان كليدي: آبياري، كلزا، تشت تبخير

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارزيابي مقاومت ارقام اميد بخش نخود نسبت به نژادهاي Ascochyta rabiei

داريوش شهرياري،سيد حسن صباغ پور  ،خديجه حافظ

بخش تحقيقات آفات و بيماريهاي گياهي ورامين

 

چكيده:

 بيماري برق زدگي نخود ابتدا در سال 1820 از فرانسه گزارش شد. در ايران اسفندياري در سال 1336 آنرا از مزارع قزوين جمع آوري نمود. عامل بيماري در تمام مراحل رويشي و زايشي گياه در دماي 22-17 درجه سانتيگراد و شرايط باران توام با باد روي ارقام حساس در بهار اپيدمي مي شود خسارت اين بيماري در سال 82-1981 در هندوستان و پاكستان بالغ بر 43/7 ميليون دلار تخمين زده شد. در ايران نيز در سالهاي 72-1371 در مناطق غرب كشور روي ارقام حساس محلي مثل بيونيج و جم شيوع يافت. ميزان خسارت تا 20 درصد محصول برآورد گرديد. بررسيهاي انجام شده در سال 1345 توسط شريف و همكاران مشخص گرديد ارقام نخود سياه رزان و C=612  مقاوم به بيماري هستند. در تحقيقات انجام شده در سالهاي 81-1378 قارچ عامل بيماري از نقاط مختلف ايران جمع آوري و روي محيط PDA  جدا و سپس روي محيط C.S.A تكثير يافتند. ارقام نخود شامل 12 رقم مقاوم به سرما و 4 رقم سازگار و در شرف معرفي در گلدانهاي يك كيلويي به تعداد چهار بذر در اطراف و يك بذر رقم حساس    Ilc-1929 در وسط در چهار تكرار كشت شدند. از كشت هفت روزه نژادهاي برق زدگي به ميزان 106  ا سپور در ميلي ليتر تهيه و روي گياهچههاي پانزده روزه پاشيده شدند. گلدانها بمدت 48 ساعت در شرايط رطوبت صد در صد و دماي 20-17 درجه سانتيگراد  قرار داده شدند. واكنش ارقام به بيماري 12 روز بعد با متد (Singh & Reddy, 1990 ) بررسي گرديدند. نتايج نهايي ارزيابيها نشان دادند كه  ارقام Sel- 96th -24498 و  Sel-96th -11439  مقاوم به تمام نژادها  بودند.

ارقام Flip 90-96C ,Sel- 93th-1716   اگرچه در مقابل نژاد شش حساس بودند ولي ميتوانند بعنوان رقم متحمل انتخاب شوند. و بقيه ارقام در گروه حساس به بيماري قرار گرفتند.

 

واژگان كليدي: نخود، ارزيابي مقاومت،  Ascochyta rabiei

 

 

 

 

 

 

 

 

 

كنترل بيولوژيك سن گندم با استفاده از زنبورهاي پارازيتوئيد تخم

شهريار عسگري

بخش تحقيقات آفات و بيماريهاي گياهي ورامين

چكيده:

سن گندم Eurygaster integriceps Put. (Het., Scutelleridae)  از مهمترين آفات گندم و جو در ايران ميباشد كه ساليان متمادي خسارت مستقيم (تغذيه محصول و كاهش كمي و كيفي آن) و غير مستقيم (تحميل هزينه هاي مبارزه، صرف انرژي و آلودگي محيط زيست ناشي از مبارزات شيميايي) آن گريبانگير كشاورزي كشور ميباشد. علي‌رغم تحقيقات چند سال اخير براي بكارگيري تلفيقي از روشها در قالب IPM  براي كنترل اين آفت در كشور،  هنوز كنترل شيميايي مهمترين و بعضاً تنها روش در اكثر نقاط كشور ميباشد. كنترل بيولوژيك يكي از مهمترين ابزار مديريت آفات است. مهمترين        دشمنان طبيعي اين آفت كه در تمام مناطق پراكنش آن حضور داشته و جمعيت آن را در مناطق مختلف با شدت                           و ضعف متفاوتي تحت تاثير قرار ميدهند،‌‌ زنبورهاي پارازيتوئيد تخم ميباشند. مهمترين اين زنبورها گونه‌هاي مختلف      جنس  (Hym., Scelionidae) Trissolcus spp. مي‌باشند. حسن اين دشمنان اين است كه آفت را در مرحله تخم و قبل از ايجاد خسارت مهمي نابود ميكنند. متاسفانه جمعيت و عملكرد اين دشمنان نيز از تاثير سموم در امان نبوده و نتوانستهاند با جمعيت آفت به تعادل برسند. بنابراين لازم است در جهت حفظ و حمايت اين دشمنان از طريق منطقي كردن مصرف سموم (كاهش مصرف، زمان مناسب مصرف و بكارگيري سموم انتخابي)،  چند كشتي و ايجاد پناهگاههاي تابستاني و زمستاني و برخورد محافظه كارانه و با مطالعه در كنترل علفهاي هرز داخل و خارج مزارع اقدام نمود و در موارد لزوم براي كاهش خسارت آفت اقدام به تقويت جمعيت زنبور بومي منطقه از طريق تكثير و رها سازي در زمان قبل از اوج جمعيت ميزبان نمود.

تكثير انبوه و رهاسازي اين زنبورها به منظور كنترل بيولوژيك آفت طي سالهاي 1342-1325 در ايران از منطقه ورامين (مركز تحقيقات فعلي) آغاز گرديد ولي بدليل رواج سموم متوقف شد، ولي امروزه  با  افزايش آگاهي‌ها از اثرات زيانبار سموم براي احياي مجدد اين روش و با تكنيكهاي عملي‌تر تلاش مي‌شود. استفاده تنها از تخم سن گندم براي تكثير    انبوه اين زنبورها،  بدليل دياپوز اجباري سن گندم كافي نمي‌باشد؛ بدين منظور سن گرافوزوما Graphosoma lineatum (L.) (Het., Pentatomidae)  بعنوان ميزبان واسط آزمايشگاهي مناسب ارزيابي شده  است  و روش تكثير انبوه آن معرفي گرديده است.

مطالعات مختلفي روي پراكنش،  بيولوژي، اكولوژي، رفتار و بهرهبرداري از اين زنبورها در كنترل بيولوژيك آفت بخصوص در كشورهاي تازه استقلال يافته شوروي سابق و كشورهاي روماني، بلغارستان، اسپانيا، فرانسه، مراكش، تركيه، پاكستان،  لبنان، يونان، يوگسلاوي سابق و ايران انجام گرفته است. گونه هاي مختلفي از اين زنبورها از بيشتر استانهاي كشور شامل تهران، مازندران، همدان، لرستان، مركزي، اصفهان، آذربايجان شرقي، كرمانشاه، فارس، زنجان، كرمان، خراسان، خوزستان گزارش شده اند. ميزبانهاي اين زنبورها عمدتاً  سنهاي بالا خانواده Pentatomoidea مي‌باشند.

واژگان كليدي: زنبورهاي پارازيتوئيد تخم سن، سن گندم، كنترل بيولوژيك

 

 

 

 

 

 

 

كنترل سفيدك كركي خيار Pseudoperonospora cubensis در گلخانه

داريوش شهرياري،  خديجه حافظ

               بخش تحقيقات آفات و بيماريهاي گياهي ورامين

 

چكيده :

 بيماري سفيدك كركي كدوئيان Pseudoperonospora cubensis  اولين بار از كوبا در سال 1868 گزارش شد. در ايران توسط اسكندري از مناطق شمالي كشور در سال 1342 جمع آوري و گزارش گرديد. اين بيماري در اكثر نواحي كشت كدوئيان كه آب و هواي مرطوب و معتدل دارند شيوع دارد. اين بيماري با گسترش گلخانه هاي پلاستيكي كه شرايط رطوبت و دما را براي فعاليت قارچ مساعد مي نمايد، در تمام كشور گسترده و بعنوان مهمترين معضل كشت خيار درآمده است.  قارچ عامل سفيدك كركي خيار توسط اسپورانژيومها و زئوسپورها انتشار مي يابد و بعد از قرار گرفتن در پشت برگهاي مرطوب در دماي 24-16 درجه سانتي گراد بسرعت جوانه زده و از طريق روزنه ها  به سمت بافت پارانشيم برگ توسعه مي يابد. علائم بيماري بسته به شرايط محيطي، نوع پاتوژن و حساسيت ميزبان (12-5)  روز بعد ظاهر ميشود. از اينرو هدف اصلي در كنترل بيماري بر روي جلوگيري از نفوذ پاتوژن به داخل برگ و يا مبارزه با آن بعد از نفوذ متمركز مي گردد. بر اين اساس سه روش عمده در كنترل بيماري مد نظر است. 

1-                  كنترل زراعي: مانند رعايت اصول بهداشت زراعي، تغيير شرايط محيطي در طولاني مدت بطوريكه از يكطرف سبب توسعه ميزبان و از طرف ديگر مانع رشد و نفوذ پاتوژن شود، تهيه بستر مناسب، عدم كاشت متراكم بوتهها، زهكشي مناسب، تهويه مطلوب، تسريع در خشك شدن سطح بوته ها و استفاده از ارقام مقاوم از عوامل مؤثر در كاهش بيماري       مي باشد.

2-                  كنترل بيولوژيك: در اين روش با اسپري كردن محركهاي غير زنده و يا زنده روي برگهاي خيار ميزان آلودگي را ميتوان بدون آسيب به محيط زيست كاهش داد. اوكونو و همكاران در سال 1991 برگهاي خيار را با اسيد سالسيليك (SA)، كلرو استيل فسفات تيمار كردند. و ميزان آلودگي را تا 50% كاهش دادند. استفاده از قارچهاي تريكودرما و باكتريهاي باسيلوس نيز بعنوان كنترل كننده زنده در حال گسترش است.    

3-                  كنترل شيميايي: استفاده از قارچكش بعنوان محافظت كننده گياه و جلوگيري كننده از آزاد سازي زئوسپورها و از بين بردن اندامهاي قارچ در خارج يا داخل بافت مطرح است. 

قارچكشهايي مثل پروپاموكارپ، پروتيوكارپ، توسط سيستم جذب شده و براي مدت 25 روز از گياه محافظت ميكنند. قارچكشهاي مانكوزب، زينب، كاپتان، فلپت، كاپتانول- اكسيكلرور مس نيز عليه بيماري كاربرد فراواني دارند. مانكوزب به غلظت 2 در هزار بفاصله 7 روز نتيجه خوبي در مبارزه با بيماري داده است.

                 

واژگان كليدي: گلخانه،  سفيدك كركي،  كنترل،  دما و رطوبت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسي علل خشكيدگي گوجه فرنگي در ورامين ( تموز )

داريوش شهرياري، عليرضا كريمي روز بهاني، محمد علي قاسمي

بخش تحقيقات آفات و بيماريهاي گياهي ورامين

 

چكيده :

از آنجا كه گوجه فرنگي در منطقه ورامين و استان تهران بيشترين سطح زير كشت را دارد و از اهميت اقتصادي   ويژهاي برخوردار است ولي بدليل رعايت نكردن اصول كشت و نگهداري، عوامل بيماريزا در مزارع مستقر و گسترش                يافته اند و از اين طريق هر ساله خسارت زيادي به محصول مي زنند. در طي اجراي طرح، عوامل قارچي متعددي  از اندامهاي  آلوده گياه جدا شده اند برخي از عوامل بيماريزا   شامل  , Rhizoctonia solani , Alternaria alternata ,Pythium spp Phytophthora nicotiana var parasitica در خزانه و بعد از انتقال نشاء به زمين اصلي در مرحله گياهچه و توليد گل با توجه به شرايط مساعد محيطي به ترتيب بصورت سيمي شدن طوقه، مرگ گياهچه، ايجاد زخم يا شانكر روي طوقه و     شاخه ها و يا لكه هاي مدور روي برگ و در مواردي مرگ گياه مشاهده شده است. عوامل ديگري مانند

Macrophomina    phaseolina ,Fusarium  solani ,Colletotricum coccodes, نيز در مرحله توليد ميوه بويژه در ماههاي گرم سال ( اواخر خرداد، تير، مرداد) همراه با تنش هاي متمادي آبي موجب خشكيدگي كامل بوته ها مي شوند. در اين مرحله درصد آلودگي تا 60% بر آورد شده است. در بررسي اثبات بيماريزائي Verticilium dahlia  جدا شده از توده ژنتيكي گوجه فرنگي روي ارقام پتو ارلي، ارلي اوربانا، پيرسون و رقم شماره 12 از توده ژنتيكي مشخص گرديد، بجز رقم 12 بقيه ارقام نسبت به قارچ مزبور مقاوم ميباشند. همچنين در اين مطالعات فوزاريومهاي آوندي به مقدار خيلي كم از ناحيه آوند           گوجه فرنگي جدا شدند  و ميزان آلودگي در مزرعه نيز ناچيز برآورد شده است.               

 

واژگان كليدي: گوجه فرنگي، ورامين،  قارچهاي خاكزاد، تموز

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بيولوژي بيد سيب زميني و تغييرات جمعيت آن

محمد ابراهيم مهاجري

بخش تحقيقات  آفات و بيماريهاي گياهي ورامين

 

چكيده:

             سيب زميني از منابع مهم توليد انرژي بوده كه نقش اساسي در زندگي مردم ايفا مي نمايد. افزايش كشت سيب زميني موجب ورود آفت بيد سيب زميني Phthorimaea operculella به همراه غده هاي بذري از مناطق آلوده كشور به مناطق ديگر  گرديده است. اين آفت قبلا از آفات قرنطينه اي كشور بود كه براي اولين بار در مزارع سيب زميني كرج در سال 1364 ديده شد. اين حشره يكي از آفات بسيار خطرناك سيب زميني مي باشد و در بسياري از مناطق گرمسيري، نيمه گرمسيري و معتدل دنيا فعاليت دارد. در حال حاضر در بسياري از كشور ها از جمله مصر، تونس، آفريقاي جنوبي، اسپانيا، فرانسه، يونان، قبرس، مجارستان، شوروي سابق، ژاپن، هند، پاكستان، عراق و ايران انتشار دارد. ميزبانهاي آفت از گياهان خانواده Solanaceae مي باشند كه در ميان گياهان ميزبان، آفت مذكور سيب زميني را براي تخم ريزي ترجيح مي دهد. خسارت آفت از نظر اقتصادي پس از حشرات ناقل بيماري‌هاي ويروسي سيب زميني در مقام دوم اهميت قرار دارد. لارو حشره با تغذيه از برگ، دمبرگ، ساقه، و مخصوصا غده سيب زميني در مزرعه و انبار خسارت قابل ملاحظه‌اي را به محصول وارد و از نظر اقتصادي داراي اهميت فراوان است. مطالعات زيادي بر روي پراكنش، بيولوژي، تراكم جمعيت، پيش آگاهي و اهميت اقتصادي آن در كشورهاي مختلف انجام گرفته است. اين  آفت در شرايط آب و هوايي كرج  داراي 5 نسل در سال بوده  و زمستانگذراني آفت بصورت لارو كامل و شفيره در انبار و مزرعه مي باشد. خسارت به بوته ها از خرداد تا مهرماه  2 تا 54% بود. ميزان خسارت به غده‌هاي سطحي در شهريور 12 و در مهرماه 65%  مي باشد.  بالاترين تراكم آفت از اواسط شهريور تا اواسط آبانماه مي باشد. همچنين فعاليت آفت در آزمايشگاه بر روي بادمجان، گوجه فرنگي، توتون، تاتوره و تاجريزي مشاهده گرديده است. تأثير تاريخ كاشتهاي مختلف بر ميزان آلودگي به آفت نشان داد كه كشت 15 اسفند ماه و برداشت 15 مرداد نسبت به تاريخ كشتهاي ديگر يعني 15 فروردين، 15 ارديبهشت و 15 خرداد از نظر آلودگي به آفت كمتر و عملكرد محصول نيز به طور معني داري بيشتر بود. زمستانگذراني آفت در استان فارس به صورت لارو در داخل غده‌هاي سيب زميني در مزرعه بوده و بهترين زمان تخم ريزي و آلودگي مزارع از اواخر مرداد به بعد مي باشد و خسارت آن در كشت بهاره شديد و در كشت پاييزه ضعيف ميباشد. در شرايط آب و هوايي منطقه جيرفت اين آفت 11-10 نسل درسال دارد و حد اكثر تراكم آن در ارديبهشت و حداقل جمعيت آن در  ماههاي تير، مرداد و شهريور مي باشد و در فصل زمستان با جمعيت پايين بر روي محصول فعال مي باشد. آفت مذكور تابستان را به صورت لارو در      غده هاي آلوده باقيمانده در زمين و يا بقاياي بادمجان و يا به صورت شفيره در خاك گذرانده و از اواخر مهرماه در مزارع سيب زميني ظاهر مي گردد. اين ‏آفت  پس از برداشت سيب زميني در منطقه به مزارع بادمجان حمله ميكند و فعاليت آن بر روي گوجه فرنگي نيز بسيار پايين مي باشد.

 

واژگان كليدي: بيد سيب زميني،  بيولوژي،  تغييرات جمعيت،  سيب زميني

 

 

 

 

 

 

 

كرم ميوه گوجه فرنگي و راههاي مبارزه با آن

محمد ابراهيم مهاجري

بخش تحقيقات آفات و بيماريهاي گياهي ورامين

 

چكيده :

گوجه فرنگي يكي از سبزيجات مهمي است كه سطح زير كشت عمده اي را در كشور به خود اختصاص داده است. كرم قوزه پنبه يا كرم ميوه گوجه فرنگي Helicoverpa armigera Hub يكي از آفات مهم پنبه است كه بسيار پلي فاژ بوده و بيش از 180 ميزبان براي آن گزارش شده است. اين آفت به عنوان آفت كليدي مزارع گوجه فرنگي در كشور محسوب مي شود كه با تغذيه از برگها و ميوه ها موجب كاهش كمي و كيفي محصول مي گردد و سالانه مقادير زيادي از           حشره كشهاي مختلف جهت كنترل اين آفت مصرف مي شود. استفاده از سموم شيميايي موجب مقاومت آفات و آلودگي محيط زيست گرديده است. استفاد از حشره كشهاي ميكروبي معمولا براي دشمنان طبيعي آفات كم خطر و آلودگي محيط زيست را نيز نداشته و از طرفي كنترل رضايت بخشي از تلفيق آنها با پارازيتوئيدها بدست آمده است در يك آزمايش اثر چهار فرم تجارتي از باكتري Bacillus thuringiensis Ber  به نامهاي اكوتك بيو، ‌اكوتك پرو، ‌دلفين و بي تي اچ با تيمار شاهد در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي بر روي لاروهاي آفت در منطقه جيرفت مقايسه گرديد. همچنين لاروهاي آفت در آزمايشگاه پرورش و اثر حشره كش هاي مذكور بر روي سنين مختلف لاروي در زمانهاي مختلف پس از آزمايش بررسي شد. در اين آزمايشات بهترين تاثير را حشره كش ميكروبي اكوتك بيو داشت. همچنين اثر تيمارهاي آزمايشي بر روي سنين مختلف لاروي متفاوت و سنين پايين تر آفت حساسيت بيشتري نسبت به حشره كش هاي مذكور داشتند. در آزمايشي ديگر اثر حشره كشهاي كارباريل،‌ بيولپ، ‌لوفنورون، ‌جمستار، ‌اوانت و بي تي اچ در مقايسه با شاهد بر روي آفت آزمايش گرديد كه بيشترين تاثير را تيمارهاي كارباريل و اوانت و كمترين تاثير را بيولپ و لوفنورون داشتند. بررسي دشمنان طبيعي آفت در منطقه نشان داد كه فعال ترين آنها زنبورهاي پارازيت   Apanteles sp.و Habrobracon hebetor  Say  مي باشند ولي ميزان پارازيتيسم توسط آنها پايين مي باشد كه از علل مهم آن مصرف بي رويه سموم شيميايي بر روي محصول در منطقه مي باشد.

 

واژگان كليدي: گوجه‌فرنگي، كرم ميوه گوجه‌فرنگي، كنترل، دشمنان طبيعي